-
در این شب سیاهم، گم گشت راه مقصود
از گوشــهای برون آی، ای کوکــب هدایـت !
در ایـن شـب سیــاهـم گـم گـشـت راه مقصوداز گـوشــهای بــرون آی ای کــوکـب هــدایــتاز هــر طــرف کــه رفتــم جــز وحشتـم نیفزودزنــهار از ایــن بیــابـان ویـن راه بینهــایـتای آفتــاب خــوبــان میجــوشـــد انــدرونــمیـک ســاعتــم بــگنـجـــان در ســایه عنــایـت...............................................شاه بیتش بود.....؟قشنگ بود..حافظیوقتایی بد جورمیزنه توخالیاحق...
کوکب هدایت در توست بانو جان...
از خلاف آمد عادت بطلب کام که من/ کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم!
عالی بود
در ایـن شـب سیــاهـم گـم گـشـت راه مقصود
از گـوشــهای بــرون آی ای کــوکـب هــدایــت
از هــر طــرف کــه رفتــم جــز وحشتـم نیفزود
زنــهار از ایــن بیــابـان ویـن راه بینهــایـت
ای آفتــاب خــوبــان میجــوشـــد انــدرونــم
یـک ســاعتــم بــگنـجـــان در ســایه عنــایـت
...............................................
شاه بیتش بود.....؟
قشنگ بود..حافظ
یوقتایی بد جور
میزنه توخال
یاحق...
کوکب هدایت در توست بانو جان...
از خلاف آمد عادت بطلب کام که من/ کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم!
عالی بود