کل امروزو، هر وقت که تو هوای آزاد بودم، به چترم پناه می بردم ... از ترس اینکه لباسام خیس نشه ... از ترس اینکه سرما تو جونم نشینه ... از ترس اینکه موش آب کشیده نشم و مریض شم ... هیچ سیگاری زیر چتر بهم حال نداد ... اما رسیدم که سر خیابون ... چترمو بستم ... صدای MP4 ام رو تا آخر زیاد کردم و دلو زدم به دریا ... زیر بارش دونه های سپید و خیس برف ... سرمو بالا گرفتم و آروم آروم قدم زدم ... عشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــق کردم ...
چه خوووووووووووووووب
که عشششششق
کردی ی ی ی ی
مرررررررررسی
انررژی ی ی
مث آهنگه
یاحق...
خداروشکر خدارو شکر خدارو شکر از بابت تو خیالم راحت شد...
حالا فرداش که سرما نخوردی؟!:D
چه خالی کردی پس!!! جاش خالی ولی تنهاییش یه مزه دیگه میده .
مریم من ساعت 3 شب اینجا چی کار می کنم؟؟ لابد دلم برات تنگ شده دختر ... زود زود زود یا شما بیاین خونمون یا ما بیایم خونتون. هوم؟
http://bo3e-1.blogsky.com/1390/08/18/post-114